بگو! هر آنچه دلت خواست تا همان باشد
به شرط آنکه فقط عشق در میان باشد
به چشمهای من ایمان بیاور ای دریا
نگاه سبز تو بگذار بیکران باشد
مگر نه چشم تو باید میان این همه رنگ
به رنگ آبی بیرنگ آسمان باشد
کنون که نام تو شد نام بیقراری من،
گمان مبر به صبوری مرا توان باشد
اگر چه پیر مرا عاشقی در آوردهست
چه عیب دارد اگر عشق من جوان باشد
من از نهایت جان با تو عشق میورزم
تو فکر کن که مرا عشق بر زبان باشد
چگونه از تو نمی گفتم ای غم شیرین
که شور عشق تو در چشم من عیان باشد
(ناشناس)