-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 بهمنماه سال 1389 15:29
دوست داشتن زبان ٬ زمان ٬ راه ٬ دلیل٬ نشانه نمی خواهد که دل می خواهد . دوست داشتن یک "من" می خواهد و یک "تو" ٬ که برای دوست داشتن نه من بماند و نه تو ! با هر زبان ٬ بی زمان و بی دلیل ٬ در هر راهی که می روم و با هر نشانه ای دوستت دارم حتی اگر این دل برای دوست داشتن دل نباشد !
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 بهمنماه سال 1389 15:27
دستور زبان عشق دست عشق از دامن دل دور باد! میتوان آیا به دل دستور داد؟ میتوان آیا به دریا حکم کرد که دلت را یادی از ساحل مباد؟ موج را آیا توان فرمود: ایست! باد را فرمود: باید ایستاد؟ آنکه دستور زبان عشق را بیگزاره در نهاد ما نهاد خوب میدانست تیغ تیز را در کف مستی نمیبایست داد قیصر امین پور
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 بهمنماه سال 1389 15:09
بَسَم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی به کجا رَوَم ز دستت؟ که نمیدهی مجالی سخنی بگوی با من که چنان اسیر عشقم که به خویشتن ندارم ز وجودت اشتغالی