بیا ترانه ای بی واژه بخوانیم!

این وبلاگ هر چه هست وهر چه باید به تو تقدیم است تویی که عصاره ی فضیلتی و وارث قلبم

بیا ترانه ای بی واژه بخوانیم!

این وبلاگ هر چه هست وهر چه باید به تو تقدیم است تویی که عصاره ی فضیلتی و وارث قلبم

إِلَهِی کَیْفَ أَدْعُوکَ وَ أَنَا أَنَا وَ کَیْفَ أَقْطَعُ رَجَائِی مِنْکَ وَ أَنْتَ أَنْتَ

 

یا رحمن ، یا رحیم ، یا لطیف یعنی این اشک ها و زجه ها جوابی ندارند

کاش می توانستم

به بهانه ی  دوست داشتن ِ بی حد وحصر جنون آمیزم...

به بهانه ی اینکه تحمل  دوری ات از من و توانم بر نمی آید...

به بهانه ی اینکه بی تو دوام نمی آورم

به بهانه ی اینکه جز تو کسی را ندارم که  هوایم را داشته باشد...

که تو تنها هوا دار ِمراقب ِمهربان ِ همیشه در صحنه ی زندگی منی

که تو تنها لنگر تسکین وآرامش ِقلب ِ منی...

کاش میشد رفتنت را منصرف می کردم

جلوی پایت زانو میزدم

پاتند می کردم تا قبل از اینکه بروی دست به دامانت شوم...

ای کاش می شد التماسشان کنم...

سد ِراه ِنامهربانی شان شوم...

کاش اهل ِ رشوه بودند

تنها تویی  که شا یسته ی اشک ریختن های از غم ِ دوری ِ جانانه ی ِمنی ...

من مطمئنم تو برمیگردی و من منتظرم

مانند روزهایی که به دیدار خانه معبود رفته بودی

تو برمیگردی خیلی زود , ولی من بدون تو صبور نیستم

با رب العالمین می شود بگویی  تو که خالق ِصبری

 بعد از صبر

 بعد از صبر

 بعد از صبر

 نوبت ِ چیست...؟!

پ ن: خدایا حال این روز ها و این لحظه های  منو برای هیچ عاشقی نخواه

 

مهم نیست من، کجای زندگی باشم

مهم آنجای زندگی ست که از تو خالی نباشد...

جای ِخالی ات،غم شبانه روزی ِ روزگارم نشود...

آنجای زندگی ست که تو نرفته باشی یا اگر رفته باشی،به این نیت باشد که رفته باشی خبر از آرامش وصال
بیاوری برایم...

مهم آنجای زندگی ست که تو باشی تا دلتنگیهایم بهانه ای قشنگ ِ عاشقانه ای داشته باشند نه درد ِدوری وغم صبوری ...

مهم آنجای زندگی ست که تو باشی تا قلبم, قلب معصوم ِ ترس به جان شده ام، در آغوش بودنت، صبورتر شود...

و بی قراری هم اگر بر جان ِ بی مقدارم ریخت از زور ِغم و اندوهِ نداشتن ونبودنت نباشد...

مهم آنجای زندگی ست که تو باشی تا دلم فقیر ونیازمند وآس و پاس محبت نباشد...

مهم آنجای زندگی ست که تو باشی تا دست ِخالی به جنگ تنهایی نروم...

مهم آنجای زندگی ست که شانه به شانه ی دلم باشی تا غصه ها از بامش پر بکشند...!!

آنجای زندگی که تو باشی جان می دهد برای دوست داشتن... دوستت داشتن... دوست داشتن ....!! 

پ ن : قول میدم دیگه ننویسم قول میدم